وبلاگ شخصی پسر آفتاب

کاغذ پاره ها، دست نوشته ها، تفکرات، علاقه ها و عقیده ها

وبلاگ شخصی پسر آفتاب

کاغذ پاره ها، دست نوشته ها، تفکرات، علاقه ها و عقیده ها

مشخصات بلاگ
وبلاگ شخصی پسر آفتاب

وبلاگ شخصی پسر آفتاب
کاغذ پاره ها، خاطرات، دست نوشته ها، تفکرات، علاقه ها و عقیده ها

طبقه بندی موضوعی

۴ مطلب در اسفند ۱۳۹۱ ثبت شده است

انیمیشن زیبای Paperman

نامزد اسکار انیمیشن کوتاه در سال 2012.

تصویرهایی که ساختند، فوق العاده طبیعیه و موسیقیش هم عالیه.

در کنار اینها، موضوعش و داستانش رو دوست داشتم.

گاهی اوقات کارهایی که ما برای رسیدن به هدف خاصی انجام میدیم حتی اگه بعدها مخالف اونها باشیم تو زندگیمون تاثیر میگذارن. یادمه یکی می گفت که آرزوهاتو یه جا بنویس که پس از گذشت زمان، بدونی قبلا چی می خواستی، به کدوماش رسیدی و به کدوماشون نرسیدی.

شاید وضعیت الانت، آرزویی باشه که قبلا خودت داشتی.

  • پسر آفتاب
من به خودم قول میدهم که ...
آنقدر قوی باشم که هیچ چیز نتواند آرامش ذهنم را برهم زند .
هرکسی را که میبینم با او از سلامتی ، خوشبختی صحبت کنم
کاری کنم که دوستانم احساس کنند گوهر ارزشمندی در درون آنهاست
تنها به بهترینها بیندیشم ، تنها برای رسیدن به بهترینها کار کنم و تنها انتظار بهترینها را داشته باشم .
درست به همان اندازه که مشتاق موفقیت خود هستم ، مشتاق موفقیت دیگران نیز باشم .
 
من به خودم قول میدهم که ...
اشتباهات گذشته را فراموش کنم و تمرکزم را روی دستاوردهای بزرگ آینده بگذارم 
همیشه سیمایی بشاش داشته باشم و به هر آفریده ی زنده ای که میبینم لبخند ببخشم .
آن قدر روی رشد خود وقت بگذارم که دیگر وقتی برای انتقاد از دیگران نداشته باشم .
آن قدر آزاده باشم که فرصتی به نگرانی ، آن قدربلند نظر که فرصتی به خشم ، آن قدر قوی که فرصتی به ترس و آن قدر خوشبخت که فرصتی به بدبختی ندهم.
تصورم از خود نیک باشد و این را به جهان اعلام کنم ؛ نه با صدای بلند ، بلکه با کردار نیک .
با این اعتقاد زندگی کنم که کل جهان طرف من است ؛ مادامیکه به آن بهترینی که در در وجودم است ، وفادار بمانم .
 
---
کریستین دی لارسن
  • پسر آفتاب

موسیقی متن و تمِ اصلیِ فیلم "The beautiful Country"

ساخته ی Zbigniew Preisner

 

کی میشه که همه ی کشورها زیبا بشن..

عدالت، امنیت، آرامش، آزادی

  • پسر آفتاب

بهش گفتم یادته بچه بودم موهامو میزدی؟!

گفت آره!
 
گفتم یادته گریه می کردم؟‬
‫خندید! گفت هه هه!! آره!‬ یادش بخیر...
 
‫بهش گفتم می خوای الانم موهامو کوتاه کنی؟!‬
‫گفت قیچی نداریم‬ که..
‫گفتم با ماشین‬..
‫چشماش برق زد!!‬
 
‫موهامو کوتاه کرد..
از ته..
  • پسر آفتاب