وبلاگ شخصی پسر آفتاب

کاغذ پاره ها، دست نوشته ها، تفکرات، علاقه ها و عقیده ها

وبلاگ شخصی پسر آفتاب

کاغذ پاره ها، دست نوشته ها، تفکرات، علاقه ها و عقیده ها

مشخصات بلاگ
وبلاگ شخصی پسر آفتاب

وبلاگ شخصی پسر آفتاب
کاغذ پاره ها، خاطرات، دست نوشته ها، تفکرات، علاقه ها و عقیده ها

طبقه بندی موضوعی

هفت گناه شایسته ی مرگ

چهارشنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۱، ۱۱:۰۱ ب.ظ

با مفهوم گناه نمی شه خیلی راحت کنار اومد.

برای من منظور از گناه، دور شدن از منبع شادی، نور و انرژی هست و همزمان غبارآلود و کدر شدنِ آینه جان. انگار دور شدن از اون منبع شادی به خاطر همین غبارآلود شدنِ آینه ی وجود هست. 

در فیلم Se7en، هفت گناه که شایسته مرگ هستند، از دیدِ نویسنده های مختلف و موعظه های دین مسیحیت معرفی میشه.

این قضیه همیشه عجیب بوده برام که چطوری ادیان الهی و غیر الهی در مورد بعضی از کارها (چه اصالتا" و چه دست کاری شده) حکم مرگ و گرفتنِ جان اون گناه کار رو می دادن. هفت گناه به این ترتیب هستن:

 

1. Gluttany / شکم پرستی

2. Greed / طمع

3. Sloth / تنبلی

4. Envy / حسادت

5. Wrath / خشم

6. Pride / غرور

7. Lust / هوس

  • پسر آفتاب

نظرات  (۶)

  • محمدرضا کاتب زاده
  • اگه واقعا باید اونایی که این گناه ها رو انجام دادن کشته بشن، چند نفر تو دنیا زنده میمونن؟!
    من خودم تو بهترین حالت شاید فقط شکم پرست نباشم.
    پاسخ:
    نظرم به نظرت خیلی نزدیکه...
    منظورم این نیست که چون تعداد زیادی کشته میشن، پس این قانون اشتباهه..
    (اگه درست باشه، فرقی نداره که چند نفر میمیرن یا زنده میمونن)
    منظورم اینه که پس شانس دوباره، تصحیح و یا حتی تنبیه در نظر گرفته نشده...
    گرفتن جان خیلی فراتر از تنبیه هست... خیلی.
    اصلا قابل مقایسه نیستن!

    تنها سودی که ممکنه داشته باشه اینه که بقیه رو از انجام این کارا باز بداره. که به نظرم راه غلطیه.
  • محمدرضا کاتب زاده
  • اگه فقط به خاطر این باشه که بقیه بترسن واقعا کار اشتباهی هست
  • احسان کریمی
  • اصولا ادیان تمام بدی ها رو نکوهیده میدونستن 
    و این که بخوان تبر به دست بگیرن و گناهکارا رو بکشن این طوری نیست
    اما برخی تندروها و به قول معروف کاسه های داغتر از آش میخوان مردم رو بفرستن بهشت 
    ولو به زور!
    به نظرم دین یه معیار به آدم میده 
    هر کسی کتناسب با فهم و شعورش درکش میکنه و اگه دین رو قبول داشته باشه و با عقلش جور در بیاد چه بسا ازش استفاده کنه


    پاسخ:
    کاملا موافقم.. اصن این تندرو های مذهبی بودن که بیشترین ضربه ها رو به دین زدند. (اگه بخوایم دنبال مقصر باشیم!)

  • محمدرضا کاتب زاده
  • نه آقا، نندازین گردن تندروهای مذهبی. مقصر اونایی هستن که یا حرف اینا رو نسنجیده قبول میکنن یا اگه باهاش مخالف هستن ساکت میمونن.(یعنی دقیقا خودمون)
    پاسخ:
    درسته.. دقیقا...
    تخسیر ما هست که میزاریم همچین چیزایی به وجود بیاد..
    واقعا درسته
  • احسان کریمی
  • مردم زندگیشونو میکنن 
    منظور من تندروی هایی که در پس پردش جهالت نهفته س و قدرطلبی پیوست بهش
    مردم عقل دارن ،یا قبول میکنن یا که ردش میکنن 
    حالا با فرض مثال که ما مقصریم 
    شما میتونی جلوی عامه ی مردم رو که حامیان همون سری از تفکرات تندرو میشن رو بگیری؟
    فرض محال که بشه 
    چطور میخوای اصل ماجرا رو از بین ببری؟
    دین یک امر کاملا شخصیه و هیچ دینی -اگر از ادیان الهی باشه و تصرفی توش نشده باش- پیروانش رو نابود نمیکنه 
    ینی دستور به نابودیشون نمیده 
    اما اگر قصد ضربه زدن به اصل ماجرا که دین باشه رو داشته باشن قطعا دین از خودش دفاع میکنه 
    که تو اسلام میشه جهاد
    هر مکتبی به پیروانشه که ارزشمند میشه
    وگرنه هر کسی میتونه داعیه ی حق رو داشته باشه و بخواد آدما رو به راه راست بکشونه
    کاری که در قرون وسطی مسیحیان کردن و الانم نتیجش دیده شده و در نهایت اسلام هم داره به همون ورطه سقوط میکنه
     

    پاسخ:
    الانه که باید یکی بیاد..
    با سلام :)
    گفتم منم نظری بدم شاید به درد بخوره :)
    من کلا با تندروی ها مخالفم، دلیلش هم واضحه، جون که حتما یه جهلی پشت اون وجود داره، و اگه وجود نداشت دیگه بهش نمی گفتیم تند روی، میشد میانه روی
    در مورد شخصی بودن دین هم باید بگم که هیچ چیزی شخصی نیست، یعنی این که دین مربوط به من تنها باشه معنی نمیده، چون انسان یه موجود اجتماعیه و همیشه در تلاشه که جامعه ی اطراف خودش رو تحت تاثیر عقاید خودش قرار بده و عملا هم نیازی به اثبات نداره، چیزیه که در ذات هممون هست :) ( فلسفی اش نکنیم :) )
    ولی با این که بگیم حکومت در شان مردمه موافقم. یعنی این که نمی تونیم بگیم که آره حکومت دینی و تمام. باید همه ی حزب ها تلاش کنند و نتیجه ی کار در آزادی کامل حکومت رو مشخص کنه :)
    همه ی اینا رو گفتم که آخرش به این جا برسم که انسان ها در قبال هر نوع زندگی که می کنند مسوولند و باید تلاش کنند که بهترین ها را بدست بیاورند ( البته بهترین برمیگرده به عقاید اون فرد ) . پس بحث کردن راجع به این موارد چیز ساده و آسونی هست ولی تلاش برای درست کردنش بسیار سخت و طاقت فرسا خواهد بود. 
    من واقعا از این پست امیرحسین خوشم اومد، چون که باعث میشه خیلی از مشکلات شخصی و اجتماعی که وجود داره رو بشناسیم و به نظر من بعد از کسب دانش زمان عمله :) و چه خوب عملی خواهد بود آن عملی که جهل پشت آن نباشد و با دانشی دلنشین همراه باشد. ( انشاالله شیوه ای مناسب رو هم در پیش بگیریم :) )
    پاسخ:
    خیلی ممنون به خاطر نظرت بابک. خوب بود
    در مورد این قسمت خیلی موافقم "انسان ها در قبال هر نوع زندگی که می کنند مسوولند"
    اما در مورد این قسمت بعدش: "و باید تلاش کنند که بهترین ها را بدست بیاورند " خیلی موافق نیستم...
    دلیل مخالفتم هم مبارزه با ایده آل گرایی هست.. (همون بیماری ای که خودم بهش گرفتار بودم. شایدم هستم..)

    در مورد عمل هم خیلی خوب گفتی. به امید روزی که عمل پر رنگ تر بشه. (تو زندگی خودم)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی