وبلاگ شخصی پسر آفتاب

کاغذ پاره ها، دست نوشته ها، تفکرات، علاقه ها و عقیده ها

وبلاگ شخصی پسر آفتاب

کاغذ پاره ها، دست نوشته ها، تفکرات، علاقه ها و عقیده ها

مشخصات بلاگ
وبلاگ شخصی پسر آفتاب

وبلاگ شخصی پسر آفتاب
کاغذ پاره ها، خاطرات، دست نوشته ها، تفکرات، علاقه ها و عقیده ها

طبقه بندی موضوعی

دو سخنرانی واقعا عالی از TED که درباره ی آموزش و پرورش، بحث مهمی رو مطرح می کنه.

سخنران که اسمش Sir ken Robinson هست، فکر می کنم قبلا استاد دانشگاه بوده، (وبلاگ شخصیش قسمت های جالبی داره که همچین شخصی هم نیست! فکر کنم یک گروه هست که رهبرشون ایشون هست.) مشهوره به عنوان یکی از تاثیر گذارترین سخنران ها و رهبر جنبش بهبود سیستم آموزشی و خلاقیت. بر آورد شده که سخنرانی های ایشون در سال های 2006 و 2010 بیشتر از 200 میلیون بازدید کننده داشته. در سخنرانی سال 2006 (که اسمش "Schools kill Creativity" است که میشه ویدئو رو در همون صفحه دانلود کرد و زیر نویسش رو فارسی انتخاب کرد) داستان ها و جملات بسیار زیبا و پر از انگیزه ای به زبون میاره که درباره ی این سخنرانی، متن ها و خبرهای زیادی منتشر میشه.

بعضی از جمله هایی که ذر این سخنرانی میگه و من ازشون خیلی خوشم اومد: 

"بچه ها اگر چیزی رو نمی دونند، شانسشون رو امتحان می کنند. اونها از اشتباه کردن نمی ترسن. من نمی خوام بگم اشتباه کردن همون خلاق بودنه، ولی اگر آماده ی اشتباه کردن نباشید، هیچ وقت فکرِ نابی به ذهنتان نخواهد رسید."

 

"پیکاسو گفته : (همه ی کودکان هنرمند به دنیا میان، مساله اینه که در حال بزرگ شدن، چطور هنرمند بمونیم.) من هم اعتقاد دارم که ما به سمت خلاقیت رشد نمی کنیم، بلکه از خلاقیت دور می شیم یا به تعبیر دیگه به سمت خارج از خلاقیت پرورش پیدا می کنیم." قسمت بعدی که وضعیت آموزش و پرورش رو توضیح میده جالبه. حتما باید دیدو شنید.

 

"اگر درختی در جنگل بیافتد و کسی صدای آن را نشنود، آیا واقعا اتفاق افتاده است؟"

 

4 سال بعد از این سخنرانی یعنی در سال 2010 بار دیگه سخنرانی ای ارائه میده که ادامه ی سخنرانیِ قبلی هست. جالبه که دقیقا یادآوری می کنه آخرین حرفایی رو که 4 سال قبل زده! ( شروعش با صحبت از فاجعه محیط زیست که آقای Al Gore اون رو تو یه سخنرانی دیگه ارائه داد، هست. که در سال 2006 فیلمی ساخته شد به اسم An Inconvenient Truth که به همین موضوع می پرداخت و به نظرم واقعا دیدنش مهمه و مساله بسیار جدیه.) در این سخنرانی (به اسم "Bring on the Revolution") هم جملاتی رو میگه که به نظرم جالب بودند:

 

"ما خیلی کم از استعدادمون استفاده می کنیم. خیلی از آدم ها در تمام طول زندگیشون هیچ درکی ندارند از اینکه استعدادشون چی می تونه باشه. یا اینکه نمی دونند اصلا استعدادی دارند یا نه.."

 

"به قول Jeremy Bentham فیلسوف مطلوبیت گرای معروف انگلیسی، آدم ها دو دسته هستند. دسته ای که آدم ها رو به دو دسته تقسیم می کنند و دسته ای که نمی کنند!"

 

"منابع انسانی مثل منابع طبیعی هستند. معمولا خیلی عمیق دفن شده اند. باید به دنبالشون بود. اونا رو نمیشه به آسانی در سطح پیدا کرد. باید موقعیت هایی رو خلق کنید که استعدادها خودشون رو نشون بدن."

 

"یک بچه سه ساله نصف یک بچه شش ساله نیست!"

به نظرم این سخنرانی هم به اندازه سخنرانی 4 سال قبلش تاثیر گذار و مهم بود، بلکه بیشتر.

  • پسر آفتاب

برتراند راسل، فیلسوف، منطق دان، ریاضی دان، مورخ، جامعه شناس و فعال صلح طلبِ بریتانیایی بود که در قرن 20 می زیست.

صفحه ویکی پدیای برتراند راسل

 

در طول زندگی اش سختی های زیادی تحمل کرد (مادر و خواهرش را در 2 سالگی، پدرش را در 4 سالگی و پدر بزرگش را در 5 سالگی از دست داد.) با این حال زندگیِ بسیار پر نشیب و فراز و پر حاصلی داشت.

به صورت خلاصه، او فعال ضد جنگ ( برای مخالفت با جنگ و سیاست جنگ دوبار زندانی شد)،

فعال ادبی(برنده جایزه نوبل در سال 1950 برای آثاری در دفاع از انسان گرایی و آزادی و بیان)،

ریاضی دان (در مجموعه ها پاردوکس مشهوری به نام پاردوکس راسل را کشف کرد که اولین عامل برانگیخته کردن تلاش ریاضیدان ها در جهت اصل موضوعی کردن نظریه مجموعه ها به شمار می رود.

و یکی از مشهور ترین فیلسوفان خداناباور قرن 20، (نظریه ها، کتاب ها و مقالات بسیار) یکی از تمثیل های جالبش، قوری سماوی است.

 

چند مدت پیش یکی از دوستانم، ویدئویی رو برام فرستاد که شامل قسمت پایانیِ یک مصاحبه با راسل است. در این ویدئو، مجری می پرسد که اگه فرض کنیم که این ویدئو به دست آیندگان می رسد (مثلا 1000 سال دیگه)، شما چه چیزی می تونید بگید در باره زندگی تون. و راسل جوابی که میده واقعا قابل تأمله.

دریافت ویدئو

  • پسر آفتاب

رقصی بسیار زیبا و دلنشین با آهنگ صیاد از علیرضا افتخاری. 

واقعا هنرمندانه ست.

دریافت

 

متن شعر:

چون صید به دام تو به هر لحظه شکارم ، ای طرفه نگارم

از دوری صیاد دگر تاب ندارم ، رفته ست قرارم

چون آهوی گمگشته به هر گوشه دوانم

تا دام در آغوش نگیرم نگرانم

از ناوک مژگان چو دو صد تیر پرانی ، بر دل بنشانی

چون پرتو خورشید اگر رو بکشانی ، وای از شب تارم

در بند و گرفتار بر آن سلسله مویم

از دیده ره کوی تو با عشق بشویم ، با حال نزارم

برخیز که داد از من بیچاره ستانی

بنشین که شرر در دل تنگم بنشانی

تا آن لب شیرین به سخن باز گشایی ، خوش جلوه نمایی

ای برده امان از دل عشاق کجایی ، تا سجده گزارم

گر بوی تو را باد به منزل برساند ، جانم برهاند..

  • پسر آفتاب

یکی از بهترین تکنوازی هایی که تا حالا شنیدم.. واقعا معرکه ست و زیبا.

خیلی دوست دارم روزی مثل این بزنم.. 

Passion Of Rumi - Track 03 - Sharam Nazeri

  • پسر آفتاب

به نظرم سازنده های موسیقی متنِ فیلم، بعد از کارگردان ها بیشترین خلاقیت ممکن رو در سینما به نمایش در میارن.

فهمیدنِ کاملِ زمان، مکان، فرهنگ و افکار مخاطبانِ فیلم، هماهنگ کردنِ فضای احساسی فیلم و موسیقی، خلقِ ملودی ای جدید و مخصوص فیلم (که در جای جای فیلم خودش رو نشون میده) جزِ کارهایی محسوب میشه که سازندگان موسیقی متن، هنرمندانه انجام میدن. به قول سایت موسیقی متن ، این سبک از موسیقی رو میشه معنای موسیقی نامید. من هم همین طور فکر می کنم. تا اونجایی که یادم میاد، درصدِ زیادی از ماندگارترین و تاثیر گذارترین موسیقی های عصر جدید (برای من) همگی از موسیقی های متن فیلم بوده اند.

---

دو آهنگ از هانس زیمر - موسیقی متن فیلم King Arthur. اینجا و اونجا!

اولی مربوط به تیتراژ پایانی فیلمه که به خوبی با فضای افسانه ای و اسطوره ای فیلم و بازی خوبِ بازیگرا هماهنگه و به خوبی در ذهن بیننده ی فیلم ماندگار میشه. و دومی مربوط به یکی از صحنه های دراماتیکه که همزمان با غمِ خداحافظی و جدایی، شکوه آرتور و شوالیه هایش به خوبی همراه شده. 

این فیلم ساخته ی سال 2004 هست و من مدت ها پیش اون رو دیده بودم. و قبل از اینکه با مفهوم OST آشنا بشم، موسیقیِ بعضی از قسمت های فیلم رو ضبط کرده بودم و بعد ها فهمیدم که موسیقی متن، به صورت جداگانه قابل دانلود و خرید هست البته!

OST(Original SoundTrack) 

 

The Lyrics of the first one

--

Long ago your name a shadow in my dreams
The white brave still searching
Raining winds fall apart
I believe your heart

Tell me now what you see
Tell me what you feel
Now you're here tell me

Tell me now what you know
Never let me go
Tell me now what you see

Who cries from the hill?
The mist creeps from your eyes
Your banner will promise, let's remember the start
I believe your heart

Tell me now what you know
Never let me go
Tell me what you see

Tell me now what you see
Tell me what you feel
Now you're here, tell me

Tell me now what you know
Never let me go
Tell me now what you see

---

 

  • پسر آفتاب

Mark Isham - Crash OST - no such thing as monsters...

  • پسر آفتاب

What gets us into trouble

is not what we don't know.

 

It's what we know for sure

that just ain't so.

 

--

Mark Twain

  • پسر آفتاب

فضا،

تاریک و عمیق

 

سکوت،

نفس گیر و کِدِر

 

نسیم موهوم و

سرما،

همراهی خفیف

 

شورِ سحر در گوشه های آسمان،

فرار شب از خانه ی ذهنِ کویر...

 

تشعشع سپیده بر تاریکی،

با بازتابِ بنفش و سرخ و کمی نارنجی

ابرها روح و جان گرفته اند با این رنگ،

درودِ آفتاب بر پهنه ی آسمانِ آبی و خاکستری

 

لحظه های بی همتای طلوع،

اندک اندک می زنند طبل شروع

حضورِ دلنواز و پر نورِ خدا،

با عشق و زیبایی و مهر و شکوه

 

می نشاند در دلم حسی لطیف،

لحظه های رقص خورشید،

شور آفتاب،

لحظه های سرخِ زایشِ روزی جدید...

 

-----

موسیقی ای که فکر کردم شکوه و هیجان طلوع رو خوب نشون میده: اینجا

موسیقی متن فیلم تصادف در سال 2005.

 

عکس. طلوع خورشید - شیراز 30 آذر 1391

  • پسر آفتاب

موسیقی ای واقعا گیرا و آرام که بر فضای سرد فیلم احاطه کامل داره..

(از فیلم بگذرم، نقدش رو بعدا گیر میارم می خونم)

اثری به یاد موندنی از فردریک شوپن در 20 سالگی.

واقعا تحسین برانگیزه.

  • پسر آفتاب

Spouse, (n.) :

        Someone who'll stand by you through all the trouble you
        wouldn't have had if you'd stayed single.
 
---
MTG

 

  • پسر آفتاب